سفارش تبلیغ
صبا ویژن

از همه جا برای همه ایرانیان

وزی که کرمان به دست عرب افتاد - اشاره ای به احساس ناسیونالیستی ک

در نخستین روز تابستان سال 654 میلادی (در آن سال؛ 22 ژوئن و برابر یکم تیرماه) به تصرف عرب درآمد که «مجاشع بن مسعود سلمی» فرماندهی آنان را بر عهده داشت. مولف تاریخ «منتظم ناصری» وقوع این رویداد را سال 651 میلادی مطابق سال 31 هجری ذکر کرده است.
     هنگام تصرف کرمان، هنوز یزدگرد سوم ـ شاه ساسانی ـ زنده و در شهر مرو بود که وی نیز در همین سال ترور شد.
     «مجاشع» پس از تصرف کرمان و دعوت شهروندان به اسلام، به دلایل امنیتی اجازه نداد که سپاهیانش در شهر مستقر شوند؛ زیرا شنیده بود که کرمانیان به آیین زرتشت تعصب می ورزند و شدیدا ناسیونالیست هستند. بنابراین، لشکریان او در یک روستای کوچک در چهار فرسنگی جنوب شهر کرمان (که بعدا معروف به قنات غسّان شد) خیمه زدند و مستقر شدند. سپس نواحی دیگر کرمان تا «سند» به تصرف مسلمانان درآمد، ولی همچنان شهر کرمان مرکز حکومت منطقه بود.
    با وجود سقوط شهر کرمان؛ تا سالها، بسیاری از مناطق کوهستانی ایالت کرمان تسلیم نشده بودند از جمله منطقه «راین Rayen» که دژی مستحکم داشت، و در دامنه کوه هزار واقع شده است.
     در آن زمان فرماندهی سپاه فاتح برای سکونت عربهای مهاجر که همیشه در پی لشکر در حرکت بودند «قریة العرب» را در ایالت کرمان ساخت که کرمانیان آن را «ده تازیان» می نامیدند و هنوز هم بعضی از مردم به همین نام می خوانند.
    در همین سال (654 میلادی) سرزمین های شرقی دیگر ایران از جمله سیستان، قندهار و کابل به دست اعراب افتاد که شهر زرنگ (زرنج) به عنوان حکومت نشین آنها تعیین شده بود.
    درباره احساسات شدید ناسیونالیستی کرمانیان نوشته اند که مردم این استان که در سابق وسیعتر و شامل قسمتی از سواحل دریای عمان بود، با این که قرنها حکمران سلجوقی و قراختائی (Turkic) داشتند، حتی یک واژه از زبان این دو قوم را یاد نگرفتند.
    هزار و 140 سال بعد در همین ماه (17 ژوئن 1794) شهر کرمان که بیش از یک ماه در محاصره نیروهای آغامحمدخان قاجار بود سقوط کرد و خان [ایل مغول تبار] قاجار دستور بیرون آوردن بیست هزار جفت چشم از مردان، قتل چهار هزار نفر دیگر، فروش اسیران به بردگی و تخریب کرمان را صادر کرد. چنین فاجعه بشری نهایت وحشی گری بشمارآورده شده است.

گنبد جبلیه (کرمان)

هون ها، پس از فرار از دست ایرانیان - جنگ کاتالون و شکست آتیلا


آتیلا
هون ها که اوایل دهه 440 میلادی توسط ارتش ایران (زمان پادشاهی یزدگر دوم) از قفقاز شمالی به اروپا رانده شده بودند، در جنگ کاتالون در نزدیکی رودخانه لوآر ـ در فرانسه (که از بیستم تا 22 ژوئن سال 451 میلادی طول کشید) از واحدهای مشترک رومی (ایتالیایی)، فرانک (فرانسوی) و ژرمن (آلمانی) شکست خوردند و به سرزمین مجارستان (که به نام آنان هونگری = هنگری نامیده می شود) قانع شدند. فرماندهی هون ها را در جنگ کاتالون، «آتیلا» برعهده داشت. پیش از یزدگرد دوم، شاپور دوم (ذوالاکتاف) هون ها را که در شمال منطقه فرارود (طبق نامگذاری جغرافیون آمریکایی؛ آسیای میانه) قصد ورود به ایرانزمین را کرده بودند درهم شکسته، و فراری داده بود. ایرانیان عهد باستان شدیدا با مهاجرت اقوام با تمدن و فرهنگ ضعیف و منش بدور از اخلاقیات به ایرانزمین مخالف بودند و در طول سیردریا (رود سیحون) به مرکزیت خجند پادگانهای متعدد به نام مرزبان تاسیس کرده بودند که تا پایان کار یزدگرد سوم در سال 651 میلادی پابرجا بودند و حذف این پادگانها، به طوایف آلتائیک فرصت داد که نخست به فرارود و سپس به چند نطقه دیگر ایرانزمین مهاجرت و بعضا تعرض کنند.

مقبره ای شبیه آرامگاه کوروش (+عکس)

"دشتستان" واقع در بخش مرکزی شهرستان دشتستان یکی از آثارهای تاریخی و ازنقاط دیدنی استان بوشهر در جنوب ایران است.
«گوردختر دشتستان» گور دختر یعنی دختر گبر یا زرتشتی در خاور جاده برازجان به کازرون قرار دارد که بنای آن دارای سقف و بدنه سنگی شبیه آرامگاه کوروش بزرگ هخامنش در دشت پاسارگاد است .این بنا یادآور عصر هخامنشی است و قدمت منطقه برازجان را تایید می‌نماید. گفته‌اند که این بنا آرامگاه دختر یا خواهر کوروش است. درخاور گور دختر بقایای کوشک اردشیر ساسانی دیده می‌شود.




گور دختر شبیه آرامگاه کوروش

این اثر تاریخی ارزشمند متعلق به اوایل قرن ششم قبل از میلاد یعنی آغاز دوران پادشاهی هخامنشیان می‌باشد. این آرامگاه سنگی چون آرامگاه کوروش کبیر سرسلسله هخامنشی است که احتمالا مربوط به مادر یا دختر کوروش بوده است. که البته هیچ مدرک یا سند قطعی که دال بر این گفتار باشد به‌دست نیامده است. هیچگونه کتیبه یا نوشته‌ای که نام متوفی را مشخص کرده باشد از آن به‌دست نیامده است.
ادامه مطلب...

کهنسال ترین و بزرگترین درخت کره زمین در ابرکوه یزد...!!!

    نظر



سرو (نگین سبز) چهار هزار و پانصد ساله ابرکوه، با گذشت ?,???,??? روز از عمر خود، سرسبز و شاداب در پهنای کویر یزد در شهرستان ابرکوه مقاوم و استوار است و جهانیان را شگفت زده کرده است. دانشمندان و کارشناسان داخلی و خارجی، از این درخت به عنوان کهنسال ترین درخت جهان یاد می کنند و می گویند: دیدن این درخت برای هر کسی جالب و شگفت آور است.

اخیرا دانشمندانی از ژاپن و روسیه از این درخت دیدن کردند و عمرش را تا هشت هزار سال برآورد کرده اند. پیشتر "الکساندر روف" دانشمند روسی، عمر آن را به ???? تا ???? سال برآورد کرده بود. "حمدالله مستوفی" هم در کتاب "نزهت القلوب" که به سال ??? هجری قمری تالیف شده است، درباره این سرو آورده است: در آنجا سروی است که در جهان شهرتی عظیم دارد چنانچه سرو کشمیر و بلخ، شهرتی داشته و اکنون این از آن بلندتر و بزرگتر است. برخی مورخین معتقدند: نهال این درخت را "یافث" پسر نوح کاشته است.

رئیس اداره محیط زیست ابرکوه هم گفت: این درخت به عنوان یک اثر طبیعی در سال ???? به تصویب شورای عالی حفاظت محیط زیست کشور رسیده است. رئیس اداره میراث فرهنگی و گردشگری ابرکوه هم از درخت سرو به عنوان یکی از عجایب خلقت یاد کرد و افزود: این درخت خاطرات زیادی را در لابلای شناسنامه چندین هزارساله اش به یادگار دارد. وی ارتفاع این درخت را ?? متر، دور تنه آن را ?/?? متر و محیط آن را ?? متر اعلام کرده اند. وی درخت سرو ابرکوه را از نوع سروهای مدیترانه ای دانست و گفت: این گیاه بزرگترین درخت زنده روی زمین است.


آتش بس نوروز، جنگ را پایان داد

    نظر
تصویر شاپور دوم در حال شکار بر بشقاب باقیمانده از همان زمان

کنستانتین امپراتور روم دهم آوریل سال336 میلادی به بهانه شرکت در مراسم
سی امین سال حکومت خود، آتش بس دو هفته ای با ارتش ایران را که 22 روز طول
کشیده بود به صورت نامحدود تمدید کرد و بعدا از ادامه جنگ چشم پوشید. جنگ
دو امپراتوری سال بعد از سر گرفته شد، 26 سال متناوبا طول کشید و بدون اخذ
نتیجه پایان یافت.
    آتش
بس 19 مارس به مناسبت فرارسیدن نوروز ایرانیان آغاز شده بود. فرماندهی
ارتش ایران یک روز مانده به نوروز به احترام ایام عید ملی، دو هفته آتش بس
داده بود و کنستانتین که واحدهایش به دلیل تلفات سنگین نیاز به تجدید
سازمان داشتند با این آتش بس موافقت کرده بود که پس از آن، تا کنستانتین
زنده بود محاربه تجدید نشد. کنستانتین 22 ماه مه 337 در قسطنطنیه در گذشت
و جنگهای شاپور دوم (ذوالاکتاف) با کنستانتین دوم جانشین او از همین سال
آغاز شد.
     دو ابر قدرت وقت تا سال 336 کوشش داشتند که پیمان صلح
منعقده در سال 297 (میان نرسی شاه ایران و دیوکلسین (دیوکلتیان) امپراتور
روم) رعایت شود و در آن مدت جز دو سه برخورد محدود ازجمله زد و خورد های
سال 326 جنگ چشمگیری صورت نگرفته بود.

شکست های نظامی روم از ایران در عهد امپراتور آناستاسیوس

    نظر
تصویر مجسمه Anastasiu

آناستاسیوس یکم Flavius Anastasius که از سال 502 تا 505 میلادی با امپراتوری ایران جنگید و شکست خورد یازدهم آوریل سال 491 میلادی امپراتور روم شرقی شده بود. نام قبلی او «فلاویوس» بود. آناستاسیوس قصد تصرف دو منطقه استراتژیک درعا (داراس در سوریه) و تل عفر (در عراق شمال غربی امروز و درچهل مایلی مرز سوریه) را کرده بود تا در آنجا دو دژ بسازد و نیرو مستقر کند. به علاوه، به منطقه آمد (دیاربکر) لشکر فرستاده بود که قباد ساسانی سه سپاه از سه جانب به سوی قلمرو روم فرستاد. یک سپاه ارتش ایران نیروهای رومی را در کردستان امروز ترکیه شکست داد و شهر «آمد» را پس گرفت (رومی ها این شهر را «آمیدا»، ارمنیان «آمید» و ایرانیان «آمد» تلفظ می کردند که امروز «دیاربکر» خوانده می شود و کردنشین است). سپاه دیگر در جهت تراکیه به حرکت درآمد (تراکیه = تراس منطقه ای است اروپایی در شمال دریای مرمره و اینک در چند قطعه و هر قطعه جداگانه متعلق به ترکیه، بلغارستان و یونان)، و سپاه سوم بعدا شهر تئودوسیوپولیس را تصرف کرد. در پی این شکستها، دولت روم حاضر به پرداخت غرامت شد و میان دو امپراتوری در سال 506 میلادی یک پیمان صلح امضاء شد که هفت سال رعایت می شد. این پیمان به قباد ساسانی فرصت داد تا اقوام ساکن شرق آسیای میانه که عزم مهاجرت به قلمرو ایران را کرده بودند به اروپای جنوب شرقی براند. این رانده شدگان به نوبه خود در شرق اروپا و بالکان اسلاوها و بلغارها را تحت فشار قراردادند و آناستاسیوس از بیم حرکت این اسلاوها و بلغارها به سوی منطقه قسطنطنیه، در سر راه آنان یک دیوار طولانی (میان مرمره و دریای سیاه) کشید که به دیوار آستاسیانوس Anastasius Wall معروف است. ساسانیان نسبت به مهاجرت مردمانی از تبار و فرهنگ دیگر به ایرانزمین حسّاسیت زیاد از خود نشان می دادند. به نظر برخی از مورخان، این تفکر هنوز در میان کردهای ترکیه، عراق و سوریه وجود دارد. اینان تنها پس از جنگ ملازگرد در سال 1071 میلادی که به پیروزی آلپ ارسلان انجامید، اجبارا اجازه دادند که سلجوقیان در برخی از مناطقشان سکونت کنند و پس از آن زمان است که ترکمانان در مناطق کردنشین از جمله سلیمانیه و تل عفر و ... ساکن شده اند.
     یک اقدام آناستاسیوس یکم که باقی مانده و جهانی شده است تدوین ضابطه «قطعیت اقدام های ماموران دولت پس از صدور حکم دادگاه» است که جهانگیر شده است. طبق این ضابطه (که به تصمیم آناستاسیوس تدوین شده است)؛ هر تصمیم و اقدام ماموران دولت در صورتی که مورد اعتراض قرار گیرد، هنگامی قطعیت می یابد که دادگاه صالحه به آن رسیدگی کند و حکم بدهد. آناستاسیوس یکم تا سال 518 میلادی حکومت کرد.


توطئه دولت روم برضد شاه ایران و انجام کودتا در سال 35 میلادی - ا

    نظر

مجسمه تیبریوس با آثار زخمها

یازدهم آوریل سال 35 میلادی سنا و شورای دولتی امپراتوری روم در یک جلسه مشترک غیر علنی و با نگرانی تمام به مسئله ارمنستان که اردوان سوم شاه وقت ایران بدون دادن اطلاع قبلی به دولت روم، پادشاه تازه ای برایش تعیین و اعزام داشته بود رسیدگی کردند. اردوان سوم پسر خود «ارشک (اشک)» را به پادشاهی ارمنستان که چند برابر امروز وسعت داشت منصوب کرده بود. در آن زمان «تیبریوس سزار اگوستوس» امپراتور روم بود که در زمان لژیونر بودنش در چند جنگ با ایران و ازجمله جنگ مارکوس شرکت کرده و از ناحیه صورت زخم برداشته بود که آثار این زخمها روی چانه و بینی او تا پایان عمر باقی مانده و «مشخصه» او بود.
    ادامه مطلب...

ایرانیان و اسب سواری

 

هانس آدولف ادوارد Hans Adolf Eduard Driesch جانورشناس، فیلسوف و پژوهشگر آلمانی 13 اپریل 1896 با انتشار رساله ای درباره اسب و تکامل آن نظرداد که ایرانیان نخستین مردمی بوده اند که اسب (اسپ) را به کار سواری گرفتند و در جنگ بکار بردند. از تحقیقات هانس ادوارد که در دانشگاههای آلمان و چین نیز تدریس می کرد و چند تالیف درباره حیات و تولید نسل دارد چنین برمی آید که هر سه طایفه ایرانی (آرین های جنوبی) از هشتصد سال پیش از میلاد قادر به جنگ سواره بودند. قبلا گمان می رفت که اسب، نخست در غرب سیبری اهلی شده بود زیراکه در اکتشافات باستانشناسی مناطق غربی سیبری، گورهای قدیمی به دست آمده بود که مردگان را با اسبهایشان دفن کرده بودند. این کشف سبب شده بود که تصور شود که آنان، نخستین اسب سواران جهان بودند.
     به نوشته مورخان تاریخ قرون قدیم، علاقه ایرانیان باستان به اسب به حدّی بود که از این حیوان استفاده بارکشی نمی کردند و قاطر را که از نطفه خر و اسب است برای بارکشی مخصوصا در کوهستان بکار می بردند و به احتمال زیاد روش تولید قاطر نیز از ایرانیان است. هانس ادوارد این احتمال را تایید کرده است. وی درباره امبریولوژی Embryology وسیعا تحقیق کرده و یک قرن پیش انجام کلونینگCloning را پیش بینی کرده بود.
     علاقه به اسب در میان ایرانیان عهد باستان بقدری زیاد بود که برحسب چگونگی و شکل اسبشان برای خود لقب ساخته بودند مثلا گشتاسپ، لهراسپ و ... که پسوند «اسپ» دارند. به دلیل نبودن حرف «پ» در زبان عربی، تلفظ اسپ و نوشتن آن در ایران به تدریج به «اسب» تبدیل شده است.
    انتشار نتیجه بررسی باشگاه جهانی سوارکاران در سپتامبر 1956، ایران معاصررا کشور ردیف چهل و سوم در توجه به سوارکاری نشان داده بود! که دولت وقت برای جبران آن [بی توجهی] دست به چند تلاش ناموفق زد.

source:Rooznamak


با سلام و درود بی پایان بر هموطنان عزیز

    نظر

این وبلاگ در حال آماده سازیست و بزودی  اطلاعات از aryarman.mihanblog به این بلاگ انتقال می یابد.

امید است با نظرات زیبای خود ما را در ارایه هرچه بهتر  مطالب یاری بفرمایید.


جاوید ایران و  همه آریایی اندیشان